به گزارش شهرآرانیوز، ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ موعد رایگیری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و مقام معظم رهبری از ماهها قبل در پیامها و دیدارهایشان با مقامات شورای نگهبان، وزارت کشور و سایر دستگاههای مسوول در انتخابات بر فراهم کردن بستر حضور نمایندگان همه جریانهای اصلی فکری و سیاسی در این انتخابات، تاکید کردند.
اهمیت این موضوع ایشان را به تکرار این دو جمله بسیار مهم و قابل تامل که «در انتخابات شرکت بکنیم یا نکنیم؟»، «نه، چه فایده دارد؟» ترغیب کرد، جملاتی که این روزها بین بخشی از جامعه دهان به دهان میشود.
رهبری بعد از بازگویی این سوالات، جواب آنها را در تحلیلی مفصل، به مردم قم که ۱۹ دی به دیدارشان در حسینیه امام خمینی (ره) رفته بودند، دادند.
این را امام به ما یاد داد؛ بدون هیچ مبالغهای و اغراقی، بدون هیچ تردیدی، امام بزرگوار ــ که خب امام کارهای اختصاصی زیاد دارد؛ یکیاش همین است ــ نشان داد به مردم، یاد داد به مردم که حضور آنها در صحنه معجزهآفرین است؛ این را ماها نمیدانستیم، دیگران هم نمیدانستند؛ امام در سال ۴۱ و ۴۲، با عمل، با حرف، با منطق، با استدلال، این را به همهی ملّت ایران نشان داد؛ به آنها فهماند که اگر میخواهند پیش بروند، اگر میخواهند به نتایجی که مطلوب آنها است برسند، باید در میدان حضور داشته باشند؛ عقب کشیدن، به این و آن اتّکاء کردن، کنج عزلت گزیدن، فایده ندارد؛ باید بیایند وسط میدان. خودش هم آمد وسط میدان؛ امام به جای نشستوبرخاست کردن با احزاب و گروهها و جریانهای سیاسی و شخصیّتهای سیاسی معروف پُرمدّعا که در آن زمان بودند، آمد با مردم نشست. من یک خاطرهای عرض بکنم. من میرفتم به یک شهری ــ نمیخواهم اسم آن شهر را بیاورم ــ یک ملّای بزرگی در آن شهر بود؛ امام به من فرمودند به آن آقا بگو که بلند شوند بیایند قم؛ جای ایشان قم است؛ بیایند اینجا، منتها شرطش این است که با فلان جریان سیاسی ــ امام اسم یک جریان سیاسی معروف آن زمان را برد ــ رابطهشان را قطع کنند؛ بیایند قم، منتها با آن جریان رابطهشان را قطع کنند. بنده هم رفتم به آن آقا این مطلب امام را منعکس کردم. البتّه آن آقا خوشش نیامد و قم هم نیامد؛ ایشان فرمود که من با آن جریان رابطهای ندارم و از این حرفها. منطق امام این بود: عالِم دینی، به عنوان عالِم دینی، به عنوان مرجع، به عنوان یک محور معرفتاندوزی و اندیشهورزی، باید بیاید بین مردم.
رژیم پهلوی، از شروع و وسط و اول و آخرش با دخالت انگلیس و آمریکا، با کمک انگلیس و آمریکا، با وابسته کردن و فروختن کشور به آنها، با فروش سرمایه اقتصادی نفت به آنها و با فروختن عزت، دین و شرف ملت ایران به آنها به دست آورد؛ یک چنین رژیمی بود. ملّت ایران این رژیم را از کشور بیرون کرد؛ امام این هدف را در مقابل ملت ایران گذاشت. خب، این سیاست راهبردی امام بزرگوار است: «آوردن مردم وسط صحنه و سپردن پرچم مبارزه به دست آنان.»
بیرون آوردن مردم از صحنه، کشاندن مردم به بیرون از میدانِ هماوردی و مسابقه و رزم. این سیاستِ کیست؟ سیاست دشمنان انقلاب است؛ سیاست آمریکا، صهیونیستها، کمپانیهای استثمارگر صهیونیستی و قدرتمندان عالم در سراسر جهان است.
این سیاست ۴۰ سال است در کشور ادامه دارد. امروز این سیاست با نهایت رذالت فعالیت دارد. تلاش میکنند مردم را از صحنه خارج کنند. اینکه شما میبینید دربارهی اینکه آیا در انتخابات شرکت بکنیم یا نکنیم، [بعضی میگویند]«نه، چه فایده دارد؟» این یک چیز ساده نیست؛ این همان سیاست راهبردی آمریکا و دشمنان انقلاب است. نبودن مردم در صحنهی سیاست، فرهنگ، اقتصاد و دین سیاست راهبردی دشمنان ایران و اسلام است.
علت پیشرفت ایران، علّت عزّتیابی ایران، علّت مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت شاخص در منطقه، علّت پیدا شدن این همه عمق راهبردی برای کشور این نیروهای مقاومت در سراسر منطقه، علّت همهی اینها را فهمیدهاند «حضور مردم در صحنه»، اما تا توانستهاند مانعِ حضور مردم در صحنه شدند تا پیروز شوند.
یکی از راههای خارج کردن مردم از صحنه، مأیوس کردن آشکارا و مخفیانه مردم از آینده از طریق رسانههای وابسته به دشمن است. یک نکتهی منفی را پیدا میکنند، تعمیم میدهند و بزرگ میکنند و با این کار جوانها را مأیوس میکنند. بعد این را که «حضور در فعّالیّتهای سیاسی چه فایده دارد؟ حضور در انتخابات چه فایده دارد؟» را ترویج میکنند.
اقدام دیگر به رخ کشیدن کمبودها و سختیها در امور اقتصادی است. خب بله، ما مشکل اقتصادی داریم، شکّی نیست؛ ضعفهای گوناگونی بوده، ادامه پیدا کرده؛ این ضعفهای اقتصادی وجود دارد، در این هیچ تردیدی نیست؛ اینها را به رخ میکشند در حالی که اگر در یک موردی دقّت بشود، تحقیق بشود، بیشترِ این ضعفهای اقتصادی هم به خاطر عدم حضور مردم است؛ آن جاهایی که مردم حضور داشتند، این ضعفها کمتر است.
ترساندن از قدرتها از دیگر شیوههای بیرون بردن مردم از صحنه است. ترساندن از آمریکا و رژیم صهیونیستی در حالی که ملّت ایران نترسیدن از قدرتها را خودش تجربه کرده است. اگر قرار به ترسیدن از فلان قدرت بود اصلا جمهوری اسلامی وجود نداشت. به عکس امروز خیلی از قدرتهایی که داعیهی تسلّط و خدایی بر منطقه را دارند، از ملّت ایران میترسند.
بیاعتقاد کردن مردم و بیاعتنا کردن آنان نسبت به عوامل حضور، شجاعت و قدرت که در رأسش ایمان دینی و تشرّع است از دیگر شیوههایی است که برای بیرون کردن مردم از صحنه به کار میگیرند.
مسئولین باید در این زمینهها هر چه میتوانند تلاش و کار کنند. مسئلهی حجاب و این قضایای حجاب را با این چشم نگاه کنید. مسئله صرفاً این نیست که حالا قضیّهی حجاب را یک عدّهای نمیدانند یا ملاحظه نمیکنند؛ نه، یک عدّهای انگیزه دارند برای مخالفت و معارضه.
دو قطبی کردن مردم و ایجاد اختلاف نیز از دیگر راههای خارج کردن مردم از صحنه است. دو قطبی یعنی هر چیزی توسط یک جریان صادر میشود اعم از فکر و عمل خوب یا بد که صادر میشود توسط طرف دیگر محکوم میشود یا بلعکس از این طرف هر چه صادر میشود توسط از سوی طرف مقابل محکوم میشود. اینها از کارهایی است که امروز مخالفین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران مشغولند.
راه مقابله با آنان، حضور مردم در صحنه است. مردم باید در مسائل اقتصادی، سیاسی و انتخابات حتّی در مسائل امنیّتی نیز وارد شوند. حضور مردم در صحنه، جزو لوازم حتمی ادارهی صحیح کشور، پیشرفت و به نتیجه رسیدن انقلاب و اهدافش است.
هر کس صدایی، زبانی گویا، مخاطبی دارد باید در صحنه حضور داشته باشد، چه روحانی باشد، چه استاد دانشگاه، چه منبری باشد، چه صداوسیما باشد، چه مسؤول سیاسی باشد، چه عالِم یا مرجع باشد، هر کسی باشد، وظیفه است.
مردم را بایستی به حضور و ایستادگی در میدان و آشنایی با لوازم آن وادار کرد. مسؤولان حکومتی، سیاسی و فرهنگی باید بدانند وظیفهشان سنگین است، باید زمینه را آماده کنند.
عدّهای نمیخواهند انتخابات آنچنان که شایستهی این ملّت است برگزار شود. تلاش میکنند مردم را مأیوس کنند، مردم را بیاعتماد کنند، وانمود کنند که انتخابات فایدهای ندارد، تأثیری ندارد؛ در مقابل اینها «جهاد تبیین» باید سینه سپر کند و حقیقت را بیان کند. کسانی هستند که میخواهند حضور مردم در ادارهی کشور که ثابتکنندهی تحقّق مردمسالاری دینی در کشور است، ضعیف بشود، تا حرف امام بزرگوار دروغ در بیاید؛ هدفشان این است که وعدهی الهی را مخالف واقع نشان بدهند. این حرکت، خصمانه است؛
هر کس با انتخابات مخالفت کند، با جمهوری اسلامی مخالفت کرده، با اسلام مخالفت کرده. انتخابات یک وظیفه است. این یکی از کارها است. امروز احساس وظیفه نسبت به انتخابات یکی از کارهای نقدِ جامعهی مجاهد در «جهاد تبیین» است.
کسانی که مردم را به نظام بدبین و نسبت به آینده ناامید میکنند، نقطهی قوّت نظام را به نقطهی ضعف تبدیل میکنند و دلشان نمیخواهد آنان در انتخابات شرکت کنند.
ملّت ایران، اسلام و عزّت ملّی را دوست دارند و از دنبالهروی و پیروی قدرتها بیزارند. ننگشان میشود که مثل دوران طاغوت، آمریکاییها و دیگر قدرتها بخواهند فخر بفروشند و امر و نهی کنند. شعار جمهوری اسلامی شعار عزّت ملّی، استقلال ملّی و پیشرفت ملّی است؛ اینها شعارهای جمهوری اسلامی است؛ ملّت به اینها علاقهمند است و این راه، راه خدا است. آنچه راه خدا است و بندگان خدا در آن راه حرکت میکنند، هیچ قدرتی قادر به عقب نشاندن آن نیست.
جنسیت در سلوک معنوی و مسؤولیتهای اجتماعی منتفی است. امام (رضوان الله علیه) در جایی گفتند که دخالت در سیاست و در مقدّرات اساسی کشور وظیفهی زنان و تکلیف زنان است یعنی واجب کردند که زنها بایستی در مقدّرات کشور و وظایف اساسی کشور دخالت کنند و وارد بشوند، در این زمینهها بین زن و مرد هیچ تفاوتی وجود ندارد.
در قضیه انتخابات شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید. مهمترین نقش شما هم در داخل خانه است؛ مادرها میتوانند نقش ایفا کنند، وادار کنند فرزندان و همسر را برای اینکه در زمینهی انتخابات فعال باشند و درست تحقیق کنند. زنها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیقتر و ظریفتر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند؛ لذا در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه میتوانید نقش ایفا کنید.
کمتر از دو ماه دیگر، در کشور دو انتخابات مهم داریم. من اوایل سال به این انتخابات اشاره کردم آن موقع فاصله زیاد بود، حالا فاصله کم شده. ملّت ایران برای انجام این دو انتخابات باید به بهترین شکل آماده باشد. یک انتخابات، انتخابات مجلس خبرگان رهبری است. اهمّیّت مجلس خبرگان رهبری در آنجا است که در موقع لازم میتواند رهبر مناسب را برای کشور انتخاب کند، و در طول زمان هم میتواند و میباید مراقب حفظ شرایط حیاتی رهبری در شخصِ رهبرِ موجود باشد.
این اهمیت مجلس خبرگان رهبری است که بایستی ملّت ایران، مردم استانها، دقّت کنند، مراقبت کنند و این انتخابات را به بهترین وجهی برگزار کنند. و، امّا انتخابات مجلس شورای اسلامی بسیار مهم است. مجلس شورای اسلامی، طبق قانون اساسی، ریلگذاریکنندهی آیندهی کشور است. اگر کشور مشکلاتی دارد، برای رفع این مشکلات نیاز به قانونگذاری و حضور مدبّرانهی مجلس شورای اسلامی است؛ اهمّیّت این انتخابات در این است. این دو انتخابات بایستی باشکوه برگزار شود.
مشارکت قوی، رقابت واقعی، سلامت به معنای حقیقی کلمه، و امنیت انتخابات چهار خصوصیت انتخابات اسفند ماه است. باید به این پرسش پاسخ داده شود که چرا در جمهوری اسلامی انتخابات برگزار میکنیم؟ «جمهوری» و «اسلامی» وابستهی به انتخابات است.
«جمهوری» یعنی مردمسالاری، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی جز انتخابات نیست. بعضیها در مورد لزوم انتخابات اشکالتراشی میکنند، مردم را دلسرد میکنند، توجه نمیکنند که اگر انتخابات در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرج و مرج و نا امنی.
آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری و جلوی هرج، مرج، اغتشاش و ناامنی را در کشور میگیرد، انتخابات است. انتخابات آن مسیر صحیحی است که مردم میتوانند به وسیلهی آن و از آن مسیر، حاکمیت ملی، مردمسالاری و جمهوریت را در کشور تأمین کرد.
انتخابات میتواند، ولی فقیه در کشور انتخاب کند و به وجود آورد یعنی اسلامیت را تأمین کند. انتخابات میتواند نمایندگانی را در مجلس شورای اسلامی مستقر کند که طبق مقررات اسلامی و معارف اسلامی، برای مدیریت کشور قوانین تدوین کنند پس بنابراین هم جمهوریت و هم اسلامیت، متکی به انتخابات است. بنابراین، در نظام جمهوری اسلامی، انتخابات ضروری است.
انتخابات تحول ایجاد میکند. بعضیها اسم تحول را میآورند، اظهار طرفداری از تحول میکنند، اما عملا آن چیزی که مقدمهی حتمی تحول است، مورد بیاعتنائیشان قرار میگیرد. با انتخابات میشود در کشور تحول ایجاد کرد. صاحبان دیدگاههای گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحول ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات ــ حالا چه انتخابات مجلس، چه انتخابات مجلس خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهوری، چه انتخابات شوراها کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهتگیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سر کار بیاورند، این میشود تحول بنابراین پایهی تحول انتخابات است.
همهی کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند. علمای اَعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتیها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آنوقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد. اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد و مجلس ضعیف توانایی کامل برای رفع مشکلات نخواهد داشت.
اگر میخواهیم مشکلات برطرف بشود، باید مشارکت را بالا ببریم؛ این وظیفهی همه است. هر که میخواهد مشکلات کشور برطرف بشود، راهش این است.
منبع:پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای